مدیریت - بازاریابی- گردشگری- توسعه شهری سید سجاد اسبقی- کارشناسی ارشد MBA دانشگاه تبریز درباره وبلاگ ![]() سیدسجاداسبقی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی(گرایش بازاریابی بین الملل) سلام بر دوستان عزیز این وبلاگ با هدف تبادل اطلاعات در زمینه مدیریت - بازاریابی - گردشگری در خدمت کلیه دوستان خواهد بود.کاش می دانستید که زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست زندگی خوردن و خوابیدن نیست زندگی حس جاری شدن است زندگی کوشش و راهی شدن است امیدوارم از راهنمائی دوستانی که دستی به قلم دارند بی نصیب نمونم. نیستم محتاج نگاهی که بلغزد بر من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد.... .هر کس به چیزی تبدیل می شود که بدان عشق می ورزد.اگر سنگی را دوست داشته باشد سنگ می شود اگر هدفی را دوست بدارد ،به آن هدف تبدیل می شوداگر به فردی عشق ورزد آن فرد می شود اگر به خدا عشق بورزد خدایی می شود وحال انتخاب با ماست . آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان - تعريف پيادهراهپيادهراهها قسمتي از فضاهاي شهري هستند که به دلايل ويژه، عمدتاً به خاطر دارا بودن برخي پتانسيلهاي خاص و در تمام يا بخشي از ساعات شبانه روز کاملاً بر روي حرکت سواره بسته شده و به طور کامل به حرکت عابران پياده اختصاص مييابند. همچنين تقريباً تمامي صاحبنظران بطور مشترک بر اين نکته اتفاق نظر دارند که جنبه اجتماعي ايجاد و توسعه پيادهراهها بسيار مهم بوده، آنچنانکه ميتوان فلسفه وجودي اين فضاهاي شهري پيادهمدار را نه صرفاً عملکردهاي فيزيکي و ارتباطي، تثبيت و تقويت برخي کاربريها و مسائل اقتصادي بلکه گسترش ارتباطات و تعاملات اجتماعي ـ فرهنگي و ايجاد مقياس انساني در عرصه عمومي دانست (کاشاني جو 1390). 2- تاريخچه احداث پيادهراه در جهانتا قبل از انقلاب صنعتي، اندازه و تناسبات عناصر شکل دهنده شهر، بر مبناي مقياس انساني و الگوي جابه جاييها نيز بر اساس حرکت فرد پياده بود؛ يعني او اندازه و فاصله ها را تعيين ميکرد (قريب 1383) اين نوع جابه جايي ها، هزاران سال تجربه شده و در واقع، حرکت عابر پياده ساختار سکونتگاهها را شکل ميداده است. زيباترين مراکز شهرهاي متمدن نيز شاهدي بر اين مدعاست (کنف لاخر 1381, 16). با شروع انقلاب صنعتي و به دنبال آن حاکميت تفکر مدرنيسم و به ويژه مطرح شدن تئوري «شهر مناسب با اتومبيل شخصي» از نقش و اهميت فضاهاي پياده کاسته شد و به مرور فرد پياده جايگاه و اولويت خود را در فضاي شهري از دست داد. از سوي ديگر، سياستهاي منطقه بندي و تفکيک عملکردها و کاربريهاي شهري در دوران شهرسازي مدرن، باعث از دست رفتن پويايي و حيات شهرها شد که حاصل آن وجود شهرهايي با تقسيم مناطق همگن، جدايي طبقات اجتماعي از يکديگر و حذف فعاليتهاي متنوع از شهر بود که نتيجه اي جز از ميان رفتن سرزندگي و حيات بخشهاي مرکزي شهرها نداشت (قربانی و جام کسری 1389). اين روند در بسياري از شهرهاي دنيا سبب بروز مسائل و مشکلات بيشمار و از آن ميان، تضييع امکانات و منابع طبيعي، افول فعاليتهاي مراکز شهري، بويژه مراکز سنتي، افزايش تعداد تصادفات شهري، انزوا گزيني انسان و به طور کلي بيماريهاي ناشي از ماشينيزم شد (قربانی و جام کسری 1389). به دنبال شکست شهرسازي مدرن و اهميت يافتن مباحث توسعه انساني و محيط زيست، انتقادات زيادي از سوي صاحبنظران مسائل شهري در مورد شهرسازي مدرن مطرح شد. لبه تيز انتقادات بيشتر متوجه کيفيت کالبدي ـ فضايي نامطلوب حاصل از نظام شهرسازي بود. از اين رو، در تلاش براي يافتن راهکار مناسب براي طرح شهر مطلوب شهروندان در برابر اوضاع نابسامان شهرسازي مدرن، گرايشها و ديدگاههاي جديدي در عرصه شهرسازي جهان مطرح شده است که از آن به عنوان « جنبش پياده گستري» ياد ميشود (قربانی و جام کسری 1389, 56) از دهه هشتاد به اين سو، نگرش جديدي (بر مبناي ديدگاههاي قديمي قبل از انقلاب صنعتي) در اروپا شکل گرفت که تا به امروز روندي رو به گسترش دارد. در اين نگرش که «شهرسازي انسانگرا» در مقابل شهرسازي «اتومبيلگرا» نام دارد، پايه و اساس الگوي جابه جاييهاي درون شهري، بر قابليتهاي انساني، توانمنديهاي فيزيکي و ميزان ادراک فرد پياده در هنگام رفت و آمد در فضاي شهري بنيان نهاده شده است، که با نگرش اتومبيلگراي اواسط قرن بيستم تفاوتهاي چشمگيري دارد (قريب 1383, 18). تاريخچه ايجاد پيادهراهها به مفهوم امروزين آن به حدود 70 سال قبل بازميگردد و شهرهاي اروپايي به ويژه دو کشور آلمان و هلند در اين زمينه در جهان پيشگام بوده اند. شهرهاي آمريکايي با تاخيري نزديک به دو دهه به توسعهمحدوده هاي پياده روي آوردند و کشورهاي در حال توسعه نيز از حدود سه دهه قبل به طور جدي اين موضوع را مورد توجه قرار دادند. در عين حال، در بررسي سير تکامل پيادهراهها در جهان ميتوان تغيير رويکرد از اهداف اقتصادي و کالبدي صرف به نگرشهاي رفاهي و اجتماعي را به مرور زمان مشاهده نمود (کاشاني جو 1390) در شهرهاي اروپايي، اين انگاره با هدف خارج ساختن محدوده هاي تاريخي شهرها از تسلط اتومبيل براي حفاظت از بافتهاي کهن و احياي اجتماعي مراکز شهري، مطرح و اجرايي شد (حبيبی 1388, 44) در شهرهاي آمريکايي، در اوايل دهه 1960 گرايش بازگشت به مراکز شهري قوت گرفت و خيابانهاي پياده اي با نام مال (Mall) شکل گرفتند که بيشتر همسو با مقاصد تجاري در مرکز شهرها بودند و در عين حال، هدفشان ايجاد محيطهاي مطلوب براي خريد و گردش در شهرها بود. (قربانی و جام کسری 1389, 58). در خصوص تجارب جهاني موجود به صورت اختصاص فضاي معين براي حرکت پياده، مهمترين راهبردي که تجربه شده، تفکيک و جداسازي محوطه مرکزي شهر توسط يک خيابان حلقوي و تبديل محوطه مرکزي به منطقه پياده است. نخستين اقدام از اين دست، به اواخر قرن نوزدهم باز ميگردد. طي اين اقدام «اولمستد» شهرساز و معمار معروف آمريکايي که بنيانگذار رشته معماري منظر يا زمين آرايي محسوب ميشود، براي نخستين بار فکر جداسازي معابر را در سال 1858 در طراحي «پارک مرکزي نيويورک» بهکار برد و راه سواره و پياده را از هم جدا کرد (مهديزاده 1379, 14). از تجارب مهم جهاني در ارتباط با پيادهراه مبتني بر تعاريف فعلي نمونه هاي زير قابل معرفي است: - کپنهاگ در سال 1962 خيابان اصلي خود استروگت را به يک معبر پياده تبديل کرد. - در دهه 1970 «طرح ناحيه مرکزي» با تاکيد بر توسعه کاربريهاي مختلط، تسهيلات حرکت پياده و گسترش حمل و نقل عمومي در شهر تورنتوي کانادا اجرايي شد. - در کشور فرانسه، توسعه خيابانهاي مختص عابران پياده از سال 1975 به بعد شروع شد. - سال 1981، طرح بهسازي ناحيه مرکزي شهر آتن بر اساس گسترش پيادهراهها و بهبود سيماي کالبدي و اجتماعي شهر اجرايي شد. - در آمريکا، پياده راه آزادي در قلب شهر بوستون شانزده نقطه ارزشمند تاريخي شهر را به هم مي پيوندد. (قربانی و جام کسری 1389, 60) 3- تاريخچه احداث پيادهراه در ايرانتا قبل از ورود خودرو و تحولات حاصل از آن در شهرسازي ايران راهها و فضاهاي شهري در انطباق کامل با فضاهاي انساني و نيازهاي اجتماعي شهروندان شکل ميگرفت. چنانکه تاريخ شهرسازي ايران نشان ميدهد، در شهرهاي کهن ايراني نظام کالبدي شهر به طور کلي بر اساس مقياس انساني يا مردم واري استوار بوده است و وسعت شهرها و فاصله ميان مراکز مختلف آنچنان بود که شهروندانبا پاي پياده از نقطه اي به نقطه ديگر مي رفتند. اين راهها و فضاهاي شهري علاوه بر نقش ارتباطي و دسترسي، مکاني امن و راحت براي تماس اجتماعي گردش و تماشا، شنيدن اخبار، برگزاري جشنها و آئينها، تفريح و سرگرمي و مذاکره و داد و ستد را فراهم مي آوردند (قريب 1383). با پيدايش حمل و نقل ماشيني بسياري از فضاهاي شهري که محل زندگي اجتماعي بود، به گذرگاه و توقفگاه وسايط ماشيني تبديل شده و اين توسعه به تدريج تمام ساختار کالبدي و اجتماعي شهر را زير نفوذ برد. حرکت پياده و نيازها و حقوق طبيعي انسان پياده کمتر مورد توجه برنامه ريزان و طراحان شهري قرار گرفت و راههاي پياده نه به عنوان بخشي از فضاي شهري بلکه به عنوان تابعي از حرکت سواره به حساب آمدند و آنچنان که بايد به فضاها و محدوده هاي پياده و اهميت آنها به عنوان يک فضاي شهري به ايجاد سرزندگي و پويايي در شهر و مکاني براي گذران اوقات فراغت شهروندان توجه نگرديده است (مرتضوي 1390) ما در برنامه ريزي در مورد حمل و نقل درون شهري، هنوز از ديدگاه اتومبيلگرا پيروي ميکنيم، ديدگاهي که امروزه در اکثر کشورهاي پيشرفته جهان ديگر جايگاهي ندارد، اين در حالي است که نرخ بالاي شهرنشيني در ايران و افزايش انواع آلودگيهاي ناشي از تردد وسايط نقليه موتوري در شهرهاي بزرگ، تغيير در خط مشي هاي برنامه ريزي شهري و حمل و نقل درون شهري ما را ضروري ميکند (قريب 1383, 18) با وجود گذشت چندين دهه از جنبش پياده گستري در ساير کشورها، طراحي مسيرهاي پياده با عنوان «پياده سازي محورهاي تاريخي» هنوز مبحثي نو در کشور ما به شمار ميآيد (قربانی و جام کسری 1389, 57). از جمله تجربه هاي عملي در ارتباط با احداث پيادهراه در ايران ميتوان به تجربه تفکيک سواره از پياده در تبريز (خيابان تربيت، خيابان استاد شهريار و محور قلعه سنگي) اشاره نمود. از ديگر تجربه ها خيابان جنت در بافت مرکزي شهر مشهد ميباشد. در کلانشهر تهران توجه به جنبش پياده گستري بسيار ديرتر از ديگرشهرها مد نظر مسئولين و مديران امور شهري قرار گرفته است و اين در حاليست که معمولاً هرگونه اقدام شهرسازي در پايتخت به صورت الگويي جهت ديگر شهرهاي کشور قرار ميگيرد (کاشاني جو 1390). از جمله نمونه هاي اجرا شده در تهران ميتوان به پياده سازي خيابان صف (سپهسالار)، خيابان مروي و بازار تهران اشاره نمود. جدول 1 ويژگيهاي برنامه ريزي و طراحي برخي از پيادهراههاي ايجاد شده در ايران را نشان ميدهد: جدول 1. ويژگيهاي برنامه ريزي و طراحي برخي از پيادهراههاي ايجاد شده در ايران(کاشاني جو 1390)
4- ضرورت و اهميت احداث پيادهراهخيابانهاي شهري در گذر زمان به عنوان فضاهاي عمومي شهري نقش مهم و ويژهاي را از نقطه نظر فرهنگي، سياسي، اجتماعي و شهرسازي ايفا ميکنند. نقش و جايگاه خيابان در دورانهاي مختلف و در مقاطع فکري و زماني متفاوت، از نقش جابجايي و تردد گرفته تا عرض اندامهاي حکومتي و فرهنگي و در دورانهاي اخير مکان بروز تعاملات اجتماعي چهره هاي متفاوتي به خود گرفته است. با وجود عملکردهاي مختلف خيابان آنچه در طي اعصار مستمراً بدون تغيير باقي مانده است عمومي بودن فضاي خيابان است که متعلق به تمام ساکنان شهر است و حضور مردم به دلپذير و سرزنده بودن اين فضاي عمومي کمک ميکند. خيابانهاي شهري فارق از توانايي انفکاک بخشهاي مختلف شهر را چه از نظر کيفي و چه از نظر کمي به صورت پيوسته ، خالق انسجام شکل شهر ميباشند و از اينرو عرصهاي براي تقويت ارتباط انسان و محيط شهري پيرامونش فراهم مي آورند (باقری و وادی مقدم 1389) در واقع اگر بپذيريم که بخش مهمي از برخوردهاي اجتماعي و فرهنگي در فضاهاي شهري اتفاق ميافتد، در آن صورت نقش فضاهاي پياده در تقويت بنيانهاي اجتماعي و فرهنگي شهر غير قابل انکار مينمايد (قربانی و جام کسری 1389, 60). پياده روي مهمترين امکان براي مشاهده مکانها، فعاليتها و احساس شور و تحرک زندگي و کشف ارزشها و جاذبه هاي نهفته در محيط است. زندگي پياده در شهر مايه اصلي شکلگيري اجتماع و روح شهر است و احساس تعلق به مکان و از آن خود دانستن محيط زندگي که موجب آرامش خاطر و تعادل رواني شهروندان مي شود، وابسته به تجربه محيط شهري است (عاشوری 1389, 44). محدوده ها و مسيرهاي پياده به عنوان عناصري خاطره انگيز و هويت بخش در شهرهاي امروز شناخته ميشوند. قبلا شهرها هويت شهري خود را در بناهاي بلند، گنبد و تک بناها مي يافتند. اما امروزه آنها خود را با خيابانهاي پياده شان مي شناسانند (کاشانی جو 1385، 46) مسيرهاي پياده توام با نشانه ها و نقاط عطف و تاريخي به مثابه مکاني براي قرائت سناريوي شهري و حفظ پايداري خاطره شهر ميباشند (عاشوری 1389, 45) امروزه در بسياري از شهرهاي دنيا از پيادهراههاي شهري در برگزاري نمايشگاهها، وقايع اجتماعي، فستيوالها، آگهي هاي تبليغاتي و همچنين در بروشورهاي توريستي و تبليغاتي به وفور استفاده ميشود (Brambila and Longo 1977) پيادهراهها در مقياس شهر عمل کرده و پذيراي گروههاي مختلفي از شهروندان ميباشد که به دليل ويژگي هاي خود در تعاملات اجتماعي در عصر ارتباطات مجازي و تحريک اقتصادي نواحي پيراموني و نيز به عنوان پهنه هاي چند عملکردي که دامنه گسترده اي از فعاليتها را در برميگيرد موجب حضور هرچه بيشتر شهروندان در شهر و بهره گيري از ارزشهاي بصري، فرهنگي و اجتماعي آن ميشوند(مرتضوي 1390). پيادهراهها به عنوان بخشي از فضاهاي شهري، عرصه اي را براي وقوع رويدادهاي اجتماعي، سياسي، ايجاد خاطره و بيان احساسات جمعي بوجود مي آورند. حضور و حرکت پياده در فضاهاي شهري، امروزه با وارد شدن اتومبيل کمرنگ شده و احياي آن از اين نظر حائز اهميت ميباشد که باعث افزايش ارتباطات و برخوردهاي اجتماعي از يک سو و موجب احياي شهر و فضاي شهري از سوي ديگر ميباشد. شهروندان نيز پيادهراهها را بهخاطر امنيت و آرامش فضاهاي آن و برقراري تعاملات اجتماعي و گذران اوقات فراغت و عدم وجود خودرو و آلودگي دوست دارند(مرتضوي 1390). به علاوه محدودههاي پياده بر خلاف بسياري ديگر از فضاهاي گذران اوقات فراغت داراي کارکردهاي تفريحي متنوع و گوناگوني هستند که ميتواند مردم را با هر سن و جنسي به خود جذب نمايد(کاشانی جو 1385، 47). برخي از مهمترين مزاياي ايجاد پيادهراهها که توسط برنامه ريزان شهري آلمان تبيين گرديده است عبارتند از: · حفظ کارکردهاي مرکز شهري · تسهيل دسترسي براي مغازهداران · کاهش ترافيک در خيابانها و معابر همجوار · بهبود منظر و ارتقاء سيماي شهري · کاهش سر و صدا و آلودگي هوا (کاشانيجو 1390) 5- معيارهاي ارزيابي پيادهراههابيش از هر چيز بايد توجه داشت که در مکانيابي و طراحي پيادهراهها لازم است ابعاد مختلفي در نظر گرفتهشود. در پيدايش رويکرد پيادهمداري، علاوه بر شهرسازان و طراحان محيط، جامعهشناسان و متفکران اجتماعي نيز نقش موثري داشتهاند. به همين دليل، برنامهريزي و طراحي پياده، صرفاً جنبه کالبدي يا ترافيکي ندارد، بلکه با اهداف وسيع اجتماعي و فرهنگي نيز همراه است (قربانی و جام کسری 1389, 62). در اين تحقيق چهار بعد اجتماعي ـ اقتصادي، کالبدي ـ فضايي، دسترسي و ترافيک و طراحي شهري براي معرفي شاخصها و معيارها در نظر گرفتهشدهاست: 5-1- معيارهاي اجتماعي ـ اقتصادياز جاذبههاي پيادهراهها ميتوان به برگزاري نمايشگاههاي فصلي و ارائه آثار هنري، تئاتر خياباني و ... جهت شادابي و نشاط اجتماعي و پويايي و جذابيت فضايي (مرتضوي 1390) اشاره نمود. همچنين احداث پيادهراهها عمدتاً با قرارگيري در امتداد نقاط جاذب فرهنگي و تاريخي باعث تقويت زندگي اجتماعي و فرهنگي ميگردد. از ديگر شاخصهاي مهم غلبه فرهنگ پيادهروي، ميزان ايمني و امنيت در خيابان (معينی 1389) و فعاليت 24 ساعته فضاي شهري (کاشانيجو 1390) ميباشد. 5-2- معيارهاي کالبدي ـ فضاييساماندهي پيادهراهها يکي از عوامل موثر در رونق مراکز خرده فروشي سنتي و جديد و دسترسي آسان به خدمات جزئي ولي ضروري روزمره محسوب ميشود. (مهديزاده 1379, 16). وجود کاربريهاي مختلط تجاري و مسکوني شرط اصلي براي فعاليت 24 ساعته پيادهراهها به عنوان فضاي شهري است و به خصوص به استقرار خردهفروشيها در طبقات اول و کاربريهاي مسکوني در طبقات بالا تاکيد ميشود (کاشانيجو 1390) . وجود مغازههاي تجاري، دستفروشان، رستورانها، کافه ترياها جهت ايجاد جذابيت و افزايش سرزندگي و تنوع محيط(مرتضوي 1390) ضروري است. شکل زير تنوع کالبدي در هر سه بعد را نشان ميدهد: 5-3- معيارهاي ترافيک و دسترسيسفرهاي پياده بايد در پيوند با سفرهاي سواره برنامهريزي شود. بدون حضور فرد پياده ساير انواع ترددها بيمعنا خواهد بود. بنابراين تردد پياده بايد لزوم برنامهريزي براي انواع ديگر ترددها را فراهم سازد و در برنامهريزي حمل و نقل درون شهري در اولويت قرار گيرد (قريب 1383, 20). به علاوه مسيرهاي پياده بايد به صورت شبکهاي به هم پيوسته، کليه فعاليتهاي شهري متصل کند به طوري که دسترسي فرد پياده به سهولت امکانپذير باشد (قريب 1383, 20). احداث ايستگاههاي تاکسي و محل توقف اتومبيل براي سوار و پياده نمودن مسافران در نزديکي گذر عابر پياده ضروري است. همچنين طرح پيادهراه نبايد باعث به وجود آمدن تراکم ترافيک در ساير قسمتهاي منطقه مرکزي تجاري گردد (پاکزاد 1384, 280). 5-4- معيارهاي طراحي شهريايجاد کفسازي مناسب، توجه به خط آسمان، طراحي بدنه ها و محيط اطراف، ميتواند کيفيت مسير را ارتقاء بخشد. براي جلوگيري از يکنواختي مسير ايجاد نقاط مکث ضروري است. به وجود آوردن مکانهايي براي نشستن، نصب چراغهاي روشنايي مناسب، سرويسهاي بهداشتي عمومي جزو عناصر مورد نياز طراحي ماهرانه مسير محسوب ميشود. علاوه بر اين ايجاد سيستم جهت يابي روشن و واضح ولي بدون مزاحمت، مي تواند طراحي مسير را تکميل کند (قريب 1383, 20). توجه به اثرات اقليمي در پيادهراهها، آلودگي زيست محيطي، نقش پوشش گياهي و ... (مهديزاده 1379, 7) نيز ضروري است. (منبع:بررسی پیاده راهها، مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران، 1390) نظرات شما عزیزان: پیوندهای روزانه
پيوندها
|
|||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |