مدیریت - بازاریابی- گردشگری- توسعه شهری
سید سجاد اسبقی- کارشناسی ارشد MBA دانشگاه تبریز
درباره وبلاگ


سیدسجاداسبقی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی(گرایش بازاریابی بین الملل) سلام بر دوستان عزیز این وبلاگ با هدف تبادل اطلاعات در زمینه مدیریت - بازاریابی - گردشگری در خدمت کلیه دوستان خواهد بود.کاش می دانستید که زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست زندگی خوردن و خوابیدن نیست زندگی حس جاری شدن است زندگی کوشش و راهی شدن است امیدوارم از راهنمائی دوستانی که دستی به قلم دارند بی نصیب نمونم. نیستم محتاج نگاهی که بلغزد بر من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد.... .هر کس به چیزی تبدیل می شود که بدان عشق می ورزد.اگر سنگی را دوست داشته باشد سنگ می شود اگر هدفی را دوست بدارد ،به آن هدف تبدیل می شوداگر به فردی عشق ورزد آن فرد می شود اگر به خدا عشق بورزد خدایی می شود وحال انتخاب با ماست .
آخرین مطالب
نويسندگان

منبع: كتاب مديريت فروش و فروش حضوري

مدیر فروش باید توانایی اداره کردن صحیح نیرو‌های فروش در رسیدن به اهداف شرکت را داشته باشد. تعاریف بسیاری از واژه مدیریت وجود دارد، از جمله اینکه مدیریت به معنای کارگردان، گرداننده، دور‌دهنده، اداره‌کننده و کسی که کاری را اداره می‌کند و اداره به معنای قوام دادن، نظام دادن و تنظیم کردن کار‌ها است.

مدیریت یعنی انجام کارها به وسیله و از طریق دیگران و علم مدیریت عبارت است از علمی که انسان را به انجام کار‌ها از طریق دیگران هدایت می‌کند. و همچنین گفته‌اند، مدیریت فرآیند به‌کارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه‌ریزی، سازماندهی، بسیج امکانات و منابع و هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمان و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول، صورت می‌گیرد.

از تعاریف بالا و تعریف‌های مشابه در کتب مختلف مدیریت چنین استنباط می‌شود که مدیریت؛ علم و هنر برنامه‌ریزی (پیش‌بینی کردن)، سازماندهی (تقسیم کار بین دوایر و تفکیک وظایف بین افراد)، رهبری (هدایت و راهنمایی کردن و توانایی نفوذ کردن در دل کارکنان)، نظارت و کنترل (ناظر بودن و اصلاح کردن) و ایجاد هماهنگی (هم‌مسیر کردن و حاکم کردن نگرش سیستمی) در منابع موجود (نیروی انسانی، امکانات فیزیکی و منابع مادی) برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیین شده سازمان با توجه به قوانین و محدودیت‌های محیط است.

مدیر باید توانایی ایجاد و بسط نگرش سیستمی مربوط را داشته باشد و جوی را در بین کارکنان به وجود آورد که همگی خود را جزئی از سیستم خانواده کاری بدانند و روحیه رفاقت و همدلی بین آنان حاکم باشد.
به نظر نگارنده مهم‌ترین مشکل موجود در اداره شرکت‌ها مشکل مدیریت است. آموزش مدیران از مهم‌ترین نکات و اصولی است که باید جدی گرفته شود. دیگر زمان مدیریت سنتی گذشته است، انسان‌ها ماشین نیستند، آنها احساس، درک و بینش دارند؛ بنابراين مدیریت منابع انسانی با مدیریت ماشین متفاوت است. مدیران شایسته، کارکنان را خلاق بار می‌آورند، تفویض اختیار می‌کنند و البته رهبری، هدایت، نظارت و اصلاح کردن هم در رفتار آنها مشاهده می‌شود.
مدیر عصر امروزی، بزرگی خود را در نوع رفتارش با جزئی‌ترین کارمندانش نشان می‌دهد. از ابزار تشویق بجا استفاده می‌کند و توبیخ را در خلوت انجام می‌دهد و مدیر امروزی کارکنان خود را پلیس بار می‌آورد، در حالی که مدیر سنتی دائم مواظب کارکنان است، نمی‌دانم کارکنان سازمانی که دائم تحت نظارت دوربین‌ها هستند و مکالمات تلفنی آنها شنود می‌شود، چگونه می‌توانند احساس تعلق سازمانی داشته باشند.
چنانچه مدیران شایسته در یک سازمان حاکم باشند مشکلی به وجود نخواهد آمد و اگر هم مشکلی به وجود آید کلیه کارکنان با هم در حل آن می‌کوشند و هر کس سعی در انتقال آن به دیگری ندارد. جمع شدن با هم شروع است، بودن با هم پیشرفت است و کار کردن با هم موفقیت. برای اینکه گروه یا تیم درست کار کنند، مدیر باید الگو و رهبر دیگران باشد.
مدیران موفق هیچ گاه پیروزی‌ها را به نام خودشان تمام نمی‌کنند، بلکه می‌دانند در پشت صحنه یاران بسیاری داشته‌اند، در جذابیت و دلنشینی یک آهنگ، علاوه بر مدیران، اعضا تیم ارکستر هم دخیل هستند و مدیران تیزبین این را می‌دانند و یادآوری می‌کنند. موفقیت یک مدیر 15 درصد به واسطه مهارت‌های فنی است و 85 درصد دیگر مربوط به مهارت در مهندسی انسان‌ها است.
مدیران موفق مچ همکارانشان را در حین انجام کار خوب می‌گیرند، ولی مدیران ضعیف چون چلچله دریایی فقط هنگام انجام کار اشتباه متوجه کارکنان شده و بر سر آنان می‌ریزند. در دایره فروش پس از اینکه شرکت اهداف، خط‌مشی، ساختار، اندازه (تعداد) و حقوق و مزایای پرداختی به کارکنان فروش خود را تعیین کرد، نوبت به‌کارگیری، انتخاب، آموزش، نظارت، ایجاد انگیزش و ارزیابی عملکرد آنها فرا می‌رسد. سیاست‌ها و رویه‌های مختلفی این گونه تصمیمات را هدایت می‌کند.

هدایت وظایف مدیریت نیروی فروش

  1. برنامه‌ریزی: تعیین اهداف، پیش‌بینی، جمع‌آوری اطلاعات صحیح و به موقع، تسلط به محیط (شناخت محیط)، ارتباطات و تصمیم‌گیری.
  2. سازماندهی: انتخاب نیروی فروش، تقسیم کار و تفکیک وظایف، تعیین خطوط گزارش‌دهی و روابط کاری، مشخص کردن مسوولیت‌ها و اختیارات نیروی فروش و تفویض اختیار.
  3. هدایت و رهبری: سرپرستی و راهنمایی کردن، آموزش نیروی انسانی، انگیزش و روابط انسانی، حقوق و مزایای نیروی فروش و پرورش شایستگی‌های رهبری.
  4. نظارت و کنترل: ناظر بودن و مطلع بودن، سنجش بین برنامه و عملکرد، پیدا کردن دلایل انحرافات عملکرد از برنامه و اصلاح اشتباهات.
  5. هماهنگی: جلسات مرتب با کارکنان، تلاش در جهت افزایش همدلی بین نیروهای فروش، جایگزین کردن رفاقت به جای رقابت ناسالم در درون شرکت، افزایش روحیه هم‌توان‌افزایی، ایجاد فضای یادگیری تیمی، فعال کردن و توسعه نگرش سیستمی در خانواده فروش و نوع ارتباط آن با کل شرکت و زنجیره عرضه (تامین‌کنندگان، شرکت، واسطه‌ها، مشتریان.)

بهرام رنجبریان در کتاب بازاریابی و مدیریت بازار آورده است: مدیریت فروش شامل برنامه‌ریزی، سازماندهی، کنترل و هدایت افراد و تلاش‌های گروهی پرسنل فروش است. در واقع مدیریت فروش را چیزی بیش از آشنایی با مراحل فروش حضور و پیگيری آنها می‌دانیم. مدیر فروش پرسنل فروش خود را باید به گونه‌ای سازماندهی نماید که بتوانند به صورت یک تیم عمل کرده و اهداف تعیین شده در راستای راهبرد‌های تروج شرکت را تحقق بخشند. از این رو فرآیند مدیریت فروش شامل تعیین اهداف و راهبرد‌های فروش، تعیین ساختار، ارتقای کمی و کیفی نیروی فروش، هدایت و ارزیابی عملکرد آنهاست.

منبع: كتاب مديريت فروش و فروش حضوري

پيشنهادي به شورا / شهردار خوی چه كسي باشد بهتر است !!؟؟

 

اين روزها اسامي مختلفي از گوشه و كنار شهر براي سمت شهرداري خوی به گوش مي رسد. نام هايي كه حتي شهروندان بي تفاوت نسبت به مسائل شهر را به واكنش وامي دارد. آنطور كه شنيده مي شود شوراي جديد مصراً به دنبال گزينه هاي مناسب براي شهرداري است ولي خروجي اين جستجوها چه چيزي باشد، بستگي به شيوه اي دارد كه به انتخاب شهردار منجر مي شود. در حال حاضر بسیاری از چشمها به سوی شورای شهر خیره شده و بسیاری از گوشها منتظر شنیدن خبر انتخاب شهردار آتی خوی میباشد .

 شهرداری خوی.png

در يك حالت ايده آل براي انتخاب شهردار، بهترين راه انتخاب بر اساس معيار است. بدين صورت كه ابتدا معيارها توسط كارشناسان و اعضاي شورا بيرون آورده شود و بعد گزينه ها بر اساس اين معيارها سنجيده شوند. در پايان شخصي كه حائز بيشترين امتياز مي شود را به عنوان شهردار تعيين كرد.

حال به مرور معيار ها مي پردازيم:

مدرك تحصيلي: يكي از معيارهاي برجسته در انتخاب شهردار، ميزان تحصيلات و رشته تحصيلي است. بي شك رشته هاي معماري، جغرافياي شهري، مديريت شهری، شهرسازی بيشتر به درد سكانداري شهرداري مي خورد تا رشته هاي ديگر. اما پيشنهاد مي شود در اين دوره با توجه به جو موجود در شهرداري اولويت به يك متخصص مديريت اختصاص داده شود. شخصي كه به جوهاي سازمانهاي غير رسمي و كار با آنها آگاه باشد كه بتواند سازمان را داراي ثبات نسبي بكند. بسياري از صاحبنظران مديريت خویی معتقدند كه مديري ساختار مدار كه حتي رشته تحصيلي مديريت نداشته باشد هم مي تواند در اين طيف قرار داده شود، اما لازمه آن یک دوره مدیریت شهرداری هایی در حدو اندازه خوی میباشد. در این هیاهوی انتخاب ،  دلسوزان شهر منتظر هستند تا شخصی با تجربه و دارای سوابق اجرایی و مدرک تحصیلی مرتبط سکاندار شهرداری خوی گردد.

قدرت: تعاریف مختلفی برای قدرت بیان شده ولی در این برهه یک شهردار باید توانایی داشته باشد که تصمیمات را پیاده بکند، بر کارکنان خود اشراف داشته باشد یا بقولاً در سازمان حرف شنوی داشته باشد، بر مردم مسلط باشد و ... حال منابع این قدرت از کجا می آیند بستگی به تعریف المانهای این معیار دارد. می توان قدرت را در این دوران در ستاد پیروز انتخابات ریاست جمهوری تعریف کرد. می توان پشتوانه خانوادگی فرد را بعنوان قدرت تعریف کرد یا حسن شهرت ، و عملکرد موفق گذشته وی در مدیریت شهرداری را در این مقوله جای داد.

نفوذ: شنیده ایم که می گویند قدرت نفوذ می آورد ولی این یک حجت به تمام معنا نیست. شهردار باید توان چانه زنی با سازمانهای مافوق خود را داشته باشد. البته این منبع را نیز می توان در موارد مربوط به قدرت یافت. کما اینکه یک شخص موافق با دولت کنونی بهتر می تواند اعمال نفوذ داشته باشد تا فردی که اساسا با این دولت مشکل دارد.

دست پاكي وسلامت مالي: در سازمانهايي كه پول و رد و بدلهاي مالي وجود دارد، چه بسا كه يكي از مهمترين معيارها دست پاكي باشد. شوراي محترم اگر مي خواهد از حرف و حديثهاي آخر دوره خود مصون باشد و به فكر انتخاب در دوره بعد باشد و مهمتر از همه به دنبال پيشرفت شهر باشد بايد براي اين معيار وزني سنگين در نظر بگيرد. البته بعضي معيارها ديگر نيز توي اين معيار ديده مي شود. از جمله اگر شخص داراي استقلال باشد يا بقولاً به كسي مديون نباشد بهتر مي تواند سلامت خود را حفظ بكند تا يك مديري كه به هر نحو ممكن به گروهي يا شخصي براي نشستن در سمت خود وابسته باشد. به مانند این نباشد که عضوی از شورا بگوید هرچه باشد خرج میکنم تا گزینه من شهردار شود، این اول راه است بعد آن همه قراردادها را خودم خواهم بست! حتي تا جايي كه در برخي موارد در دوره هاي قبل ديده مي شود، شهردار به شخصي در شورا نيز وابستگي داشت و اگر هم مي خواست نمي توانست مستقل عمل بكند. بنابراين عدم وابستگي را مي توان به عنوان معياري مناسب كه كليت يك شخص را معين مي كند در نظر گرفت.

ويژگيهاي شخصيتي مدير: شايد فرماندار را نتوان از جهتي نماينده شهر دانست، به اين دليل كه فرماندار منصوب دولت است ولي شهردار مشخصاً از اين جهت كه به طور غير مستقيم توسط مردم انتخاب مي شود نماد افكار، توانايي و شخصيت عمومي جامعه است. شهردار به عنوان يك مدير بالادستي خيلي از توانايي هاي ذاتي و بعضاً اكتسابي لازم را بايد داشته باشد. بعضي از آنها براي تعامل با شهروندان لازم و ضروري است ازجمله روابط عمومي قوي، و بعضي آنها براي چهره بيروني شهر از جمله توانايي سخنراني و  تعامل و بازهم روابط عمومي و ديگر سجاياي اخلاقي.

بومي بودن: خيلي خوب و مناسب است كه شهردار يك شهر بومي باشد. چرا كه يك شهردار بومي، شهر را بيشتر مي شناسد از فرهنگ و ارتباطات مردم مطلع است، حس تعلق بيشتري نسبت به شهر دارد. از منافع نیروهای بومی این است که به محیط کارشان آشنایی کامل دارند، دلسوز مردم هستند و از توانایی‌هایشان، نفوذ کلام و نفوذ قدرتشان در راستای منافع عموم استفاده می‌کنند. یک نوع غرور ملی و منطقه‌ای نیز سبب می‌شود زمان بیشتری کار کنند و در نهایت کارآیی و اثربخشی بالاتری داشته باشند، وقتی که شخصی کاری که انجام می‌دهد برای خودش است، وقتی که می‌بیند نقش و تأثیر اعمالش نه تنها در بحث اداری بلکه در بحث اجتماعی به خانواده، گذشته و آینده‌اش بر می‌گردد و حتی پس از مرگش نیز باقی می‌ماند بی‌شک بیشتر کار می‌کند..

ذکر چند نکته اینکه:

- در انتخاب شهردار فرد مهم نیست بلکه برنامه‌ها مهم هستند و شورای اسلامی شهر خوی هم کسی را انتخاب  ‌کند که بتواند قول‌ها و وعده‌هایی که اعضای منتخب شورا در زمان تبلیغات انتخاباتی به مردم داده‌اند را عملی کند.

- شهر خوی نیاز به مدیری دارد که در گذشته عملکرد موفقی در این زمینه از خود بر جای گذاشته باشد.

- کسی که می خواهد در رأس دستگاه پر مسئولیت وگسترده ای مانند شهرداری قرار بگیرد باید توان مدیریتی، سابقه خوب و درخشانی از مدیریت در یک چنین ابعادی از خود نشان داده باشد و پس از انتخاب در شهر محل خدمت اقامت اختیار کند.

اداره یک شهر نیاز به لیستی از تخصص ها از جمله در حوزه عمران و شهرسازی، مالی، مدیریت و سابقه درخشان دارد و نمی توان یک شهر را حتی اگر کوچک باشد با آزمون و خطا اداره نمود؛ شهردار باید بخشی از اقداماتش را با اتکا بر تحقیقات و تجربیات علمی در آن رشته تحصیلی انجام دهد.

از کلیه اعضای شورای شهر  تشکر می‌کنم که در دوره‌های قبلی با ارائه خدمات در راستای آبادانی و رشد و توسعه شهر تلاش داشتند حال چقدر موفق عمل کردند خود جای بحث دارد!!

در پايان معيارهاي ديگري نيز وجود دارد كه پيشنهاد مي شود ابتدا شواري محترم با متخصصان و دلسوزان شهر به مشاركت و همفكري بگذارد و بعد تصميم نهايي خود را بگيرد. به نظر مي رسد كه اين بهترين راه باشد.

 

میر سجاد اسبقی- کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، وبلاگ دست نوشته های مدیریتی

1 ) آسایش

به این منظور هتل ها تمام سعی خود را برای اطمینان از کیفیت تخت ها ، تشک ها ، هوای اتاق ، وسایل صوتی و تصویری ، آب گرم و وضعیت حمام ، اتاق و ... به کار می برند .

2 ) امنیت

اولین اقدام حفاظتی در هتل محدود کردن درب های ورودی اتاق ها و سوئیت ها به یک درب است . قفل دوبل از داخل ، کنترل شدید در مورد کلید اتاق و شاه کلید و زنجیرپشت درب برای اطمینان بیشتر و اقدامات احتیاطی جهت سالم بودن کلیه سیم ها و وسایل برقی .

2 ) خلوت و آرامش

به این منظور پنجره ها با پرده پوشانده می شوند . هتل های درجه یک پرده های توری برای روز و پرده ضخیم برای شب دارند . پنجره ها معمولا مشرف به فضای باز و منظره خوب هستند که از بیرون اتاق دید ندارند ، ورودی اتاق معمولا به نحوی است که داخل اتاق دیده نمی شود ، همچنین حمام ها دور از نظر هستند .

3 ) تسهیلات

باید تسهیلاتی مانند : پذیرایی ، خدمات غذا ، تلفن و ... در اتاق موجود باشد به نحوی که مهمان چه در تعطیلات باشد و چه در سفر کاری وسایل مورد نیاز را در دسترس داشته باشد . بخش خانه داری باید طوری امکانات را فراهم کند که مهمان به راحتی قادر به استفاده از کلیه ی این وسایل باشد .

5 ) پاکیزگی و بهداشت

بخش خانه داری نقش اساسی در زمینه ی نظافت اتاق دارد .

قسمتی از عادت های غلط مالی و اقتصادی ای را که در حوزه خانواده ها وجود دارد، باهم مرور می کنیم؛ عادت هایی که شاید، از وجود برخی از آنها، آگاهی لازم را نداشته باشیم و چون از قبل بوده اند، ما هم زیاد به آنها توجه نکرده ایم.

 

مجله موفقیت: بخشی از نگرانی مالی خانواده ها، به این برمی گردد که آخر ماه، وقتی که حساب و کتاب می کنند و دخل و خرج را به چرتکه می سپارند، تازه متوجه می شوند که خرجشان، با دخلشان مساوی نبوده و احتمالا خرج، کمی تا قسمت قابل توجهی بیشتر بوده است. همین بیشتر بودن نیز، باعث می شود این فکر به ذهن برسد که بله، ما چقدر فقیریم و در نتیجه، احساس و باوری از فقر، به فرد منتقل شود.

 

 


 



ادامه مطلب ...
پيوندها